آموزش صفر تا صد قیمتگذاری محصول همراه با ۸ مثال

قیمتگذاری درست محصولات میتواند در جذب مشتری و افزایش فروش شما مؤثر باشد با یادگیری نحوهی قیمتگذاری محصولات بیشتر بفروشید و مشتریان بیشتری را به خود جذب کنید.
چرا باید استراتژیهای قیمتگذاری را بدانیم؟
سه پایه مهم در قیمتگذاری محصول
استراتژیهای قیمتگذاری محصولات
چگونه قیمتگذاری محصول را انجام دهیم؟
مثالهای کاربردی قیمتگذاری
نتیجهگیری
یکی از مهمترین قسمتهای فروش یک محصول و افزایش درآمد و سود در یک کسبوکار قیمتگذاری محصولات است. اگر قیمتگذاری درستی بر روی محصولات خود نداشته باشید ممکن است باعث ورشکستگی خود شوید.
وقتی به یک فروشگاه میروید ممکن است از یک نوع کالا چند مدل و چند برند را با قیمتهای متفاوت مشاهده کنید. چیزی که باعث رغبت شما برای خرید میشود روانشناسی پشت استراتژی قیمتگذاری محصول است.
چرا باید استراتژیهای قیمتگذاری را بدانیم؟
تحقیقات نشان داده است که تغییرات کلی در قیمت محصولات میتواند سود فروش کالا را از ۲۰ تا ۵۰ درصد کم یا زیاد کند. این اتفاق خود نشاندهندهی اهمیت قیمتگذاری محصول است. اگر قیمت درستی را برای محصول خود انتخاب نکنیم ممکن است تا ۵۰ درصد در ضرر فرو برویم.
مقالات زیادی در حوزهی قیمتگذاری محصول منتشر شده است و میتواند شما را در سیاهچال سردرگمی فرو ببرد اما شما میتوانید به راحتی با خواندن ادامهی این مقاله چند راهکار قیمتگذاری اصولی محصول را بیاموزید تا بتوانید از سود خود در بازار محافظت کنید.
قیمتگذاری محصول یکی از جذابترین قسمتهای هر استراتژی بازاریابی است. دلیل آن نیز این است که بخشی که برای شما درآمدزایی میکند نیز همین بخش است و در عین حال یکی از مهمترین بخشها نیز هست تا هزینه تمام شده شما با چیزی که به دست میآورید متناسب باشد.
سه پایه مهم در قیمتگذاری کالا چیست؟
سه مفهوم کلی، قیمت یک محصول را برای فروش تشکیل میدهد که باید در قیمتگذاری کالا به آنها توجه کرد تا بتوان با یک برآیند درست فروش محصول را تا حد معقولی بالاتر آورد. تمام این موارد در کنار هم شما را در جایگاههای متفاوتی در کسبوکارتان قرار میدهد و به همان میزان دست شما را برای قیمتگذاری بازتر و یا بستهتر میکند.
اول: قیمت (price)
هزینهای که مشتریان پرداخت میکنند تا از کالا و خدمات شما استفاده کنند. این در واقع مبلغی است که شما در نهایت برای کالای خود تعیین میکنید. و قیمتگذاری کالا را انجام میدهید
هزینه (cost):
تمام هزینههای صرف شده برای یک محصول اعم از ثابت و متغیر را در هزینه خلاصه میکنند. اگر شما برآورد درستی از هزینههای خود برای ساخت یک محصول نداشته باشید نمیتوانید برای آن قیمت مناسبی را تعیین کنید و حاشیه سود ناپایداری را خواهید داشت.
ارزش (value):
حتماً جملههایی مانند مشکلی نیست میارزد. نسبت به قیمتش ارزش دارد و… را شنیدهاید. ارزشی که شما در ناخودآگاه کاربران میسازید میتواند عامل داشتن قیمتی منطقی باشد. چیزی که شما برای مشتریان میسازید تا حاضر به پرداخت هزینه برای خرید از شما باشند شامل؛ تصویر برند در ذهن مشتری، خدمات پس از فروش و پشتیبانی، یا حتی مواردی مانند اعتبار شرکت و…
در مبحث استراتژی قیمتها نیز شما با این سه پایه به صورت مستقیم سروکار دارید و با توجه به آنها میتوانید بر روی محصولات خود قیمتگذاری انجام دهید.
استراتژی قیمتگذاری محصول چیست؟
• قیمتگذاری محصول بر حسب هزینه
• قیمتگذاری کالا بر اساس ارزش کالا برای مشتری
• قیمتگذاری محصول بر اساس بازار هدف
هرکدام از این استراتژیها با توجه به بازار و محصول مورد نظر شما میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
قیمتگذاری بر حسب هزینه (Cost-Based Pricing)
هر شخص برای فروش محصولات خود درصد سود خاصی را در نظر دارد تا به آن برسد. اگر میخواهید از این استراتژی استفاده کنید، باید میزان هزینههای خود را چه ثابت و چه متغیر با یکدیگر جمع کنید و در نهایت با اضافه کردن سود خود مبلغ نهایی محصول را به دست آورید.
سود مبلغ ثابت: بعضی از فروشندگان نیز مبلغ خاص و ثابتی را برای دستهای از کالاها انتخاب میکنند و با افزودن آن به مبلغ خرید خود، سود فروش خود را دریافت میکنند و این نوع از دریافت سود بیشتر در خرید و فروشهای عمده معمول است (Markup Pricing).
قیمت بر حسب بازگشت سرمایه: بعضی فروشندگان نیز بر حسب بازگشت سرمایه، قیمت محصول خود را حساب میکنند. برای تعیین میزان بازگشت سرمایه هم معمولاً به میانگین سود صنعت نگاه میکنند. مثلاً اگر در صنعت لوازم خانگی بازگشت سرمایه 20% باشد، تولیدکننده 20% به هزینههای تولید اضافه میکند و بر روی محصول قیمت میگذارد. (Target-Return Pricing)
قیمتگذاری محصول بر حسب ارزش کالا در ذهن مشتری (Value-based Pricing)
کسی که گوشی اپل را میخرد پول به مراتب بیشتری را برای حسی که دریافت میکند پرداخت کرده است. صحبت اینجاست که بعضی از محصولات مانند دستگاههای اپل پولی را بابت دوام و ارزشی که برای شما ایجاد میکنند و حس لوکس بودن دریافت میکنند.
شما ممکن است هر روز برای استفاده از هر محصول از خوردنی و نوشیدنی گرفته تا خودرو به برند یک محصول و حس لوکس بودنی که آن محصول به شما منتقل میکند توجه کنید. در قیمتگذاری محصول با توجه به ارزش کالا در ذهن مشتری، بر این اساس است که شما چه میزان در ذهن یک مشتری به عنوان یک برند لوکس و ارزشمند ثبت شدهاید.
در واقع بهتر است برای این نوع از قیمتگذاری، زمانی را انتخاب کنید که برای مشتریان خود آنقدر که باید جا افتادهاید و شما را آنطور که باید میبینند.
به عنوان مثال شما یک خودرو از شرکت پورشه را با مشخصات مشابه با قیمتی به مراتب بالاتر خریداری میکنید. پورشه برای قیمت بالایی که به شما ارائه میدهد. دلیلی مانند دوام بالا، برخورد خوب و خدمات مناسب را اعلام میکند و این موضوع باعث این میشود تا شما هزینهای بالاتر را بپردازید و احساس امنیت، دوام و لوکس بودن را نیز دریافت کنید.
قیمتگذاری محصول بر اساس شرایط بازار
یکی از مرسومترین روشها برای قیمتگذاری محصول رصد کردن شرایط بازار و قیمتی است که رقبا برای محصول خود قرار دادهاند. باید گفت این روش نیازمند توجه به المانهای زیادی است. اگر شما قیمتی رقابتی را در مقایسه با رقبایتان ارائه ندهید، یا ارزش محصولاتتان را در ذهن مشتریان در نظر نگیرید امکان این وجود دارد که فروش مناسبی را تجربه نکنید.
این نوع روش قیمتگذاری میتواند مشتریان شما را نیز نسبت به برند شما کم اعتماد کند و نرخ بازگشت مشتری شما را کاهش دهد.
چگونه قیمتگذاری محصول را انجام دهیم؟
برای قیمتگذاری درست محصول شما نیاز به این دارید تا چند مرحلهی کلی را رعایت کنید. رعایت کردن این چند مرحله باعث میشود تا قیمت شما چه برای خودتان از نظر هزینهها و چه برای کاربرانتان منطقی باشد.
مرحلهی اول: برآورد هزینهها
بسیاری از هزینههای آمادهسازی محصول تا رسیدن آن به دست مشتریان پنهان است و شما باید به آن توجه کافی را داشته باشید تا در قیمتتان اشتباه نکنید. فروش محصول به مشتری تازه ابتدای مسیر شماست. اگر به درستی هزینههای خود را برآورد نکنید نخواهید توانست تا بازتولید سری محصولات جدید را انجام دهید.
به موارد زیر در قیمتگذاری محصول و محاسبهی هزینههای خود توجه کنید.
- هزینه تولید
به هزینهای که برای تولید یک محصول و تأمین دستگاهها، آب، برق، گاز، مواد اولیه و نیروی کار صرف میشود هزینه تولید میگویند.
- هزینه زمانی
وقت طلاست. ساخت یک محصول زمانی را از شما میگیرد و برآورد اینکه در این زمان چه هزینهای برای شما دارد کمی دشوار است اما امکانپذیر است. شما میتوانید با استفاده از محاسبهی راندمان تولید به ارزش زمانی هر محصول پی ببرید.
- هزینه بستهبندی
هزینهی بستهبندی یکی دیگر از هزینههایی است که شما باید بپردازید تا محصول شما به شکلی مناسب و با ظاهری زیبا به دست مشتری شما برسد.
- هزینه تبلیغات
برای آنکه محصول شما دیده و شناخته شود، شما نیاز به اهرم تبلیغات دارید. تبلیغات برای شما هزینههای زیادی را در بر خواهد داشت و شما در نهایت شما میتوانید با تقسیم آن بر تعداد محصولی که میفروشید، هزینه تبلیغ هر محصول را به دست آورید.
- هزینه ارسال
هر محصول برای رسیدن به دست مشتری مستلزم پرداخت هزینه ارسال است. اگر شما برنامهای برای ارسال رایگان محصولات خود دارید میتوانید هزینههای ارسال را نیز بر روی قیمت تمامشدهی محصول خود لحاظ کنید.
بعد از اینکه این هزینهها را حساب کردید شما باید میزان سودی را که برای فروش محصول خود در نظر دارید حساب کنید.
مرحلهی دوم: محاسبهی حاشیهی سود
هنگامی که یک عدد کلی برای هزینههای متغیر خود به ازای هر محصول فروخته شده به دست آوردید، زمان آن است که سود فروش را به قیمت خود اضافه کنید.
فرض کنید میخواهید 20 درصد حاشیه سود بر روی محصولات خود در کنار هزینههای متغیر خود کسب کنید. هنگام انتخاب این درصد، مهم است که دو چیز را به خاطر بسپارید:
- شما هنوز هزینههای ثابت خود را لحاظ نکردهاید، بنابراین هزینههایی فراتر از هزینههای متغیر خود خواهید داشت.
- شما باید بازار کلی را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که محدوده قیمت شما همچنان در محدوده قیمت کلی "قابل قبول" برای بازار شما قرار میگیرد. اگر دوبرابر قیمت تمام رقبای خود هستید، ممکن است بسته به دسته محصولتان، فروش برای شما چالش برانگیز شود.
هنگامی که برای محاسبه قیمت آماده شدید، کل هزینههای متغیر خود را بگیرید و آنها را بر 1 منهای حاشیه سود مورد نظر خود تقسیم کنید. برای حاشیه سود 20 درصد که معادل 0.2 است، شما باید هزینه کل متغیر برای محصول را تقسیم بر ۱-۰.۲ کنید که عدد ۰.۸ میشود.
قیمت هدف = (هزینه متغیر برای هر محصول) / (1 - حاشیه سود مورد نظر شما به صورت اعشاری)
مرحله سوم: هزینههای ثابت را فراموش نکنید
هزینههای ثابت هزینههایی هستند که شما صرف نظر از هر چیزی میپردازید، چه ۱۰ محصول یا ۱۰۰۰ محصول بفروشید، این هزینهها ثابت میمانند. آنها بخش مهمی از مدیریت کسبوکار شما هستند و هدف این است که با فروش محصول شما، تحت پوشش قرار گیرند. همه هزینههای ثابتی را که در کسبوکار خود دارید مانند حقوق کارمندان و… را کنار یکدیگر قرار دهید تا نقطه سر به سر محصول خود را بیابید.
این عمل ریسک فروش و قیمتگذاری محصول شما را به مراتب کمتر میکند.
مرحلهی چهارم: اشتباه کنید و اصلاح کنید
اجازه ندهید ترس از انتخاب قیمت "نادرست"، شما را از راهاندازی فروشگاه اینترنتی خود باز دارد. تصمیمات قیمتگذاری محصول همیشه با کسبوکار شما تغییر میکند، و تا زمانی که قیمتگذاری کالای شما هزینههای شما را پوشش میدهد و مقداری سود را فراهم میکند، میتوانید در حین حرکت آزمایش و تنظیم کنید. مقایسه قیمت را اجرا کنید تا ببینید استراتژیهای شما در برابر محصولات مشابه چگونه است.
در نظر گرفتن این رویکرد به شما قیمتی میدهد که میتوانید نسبت به آن اطمینان داشته باشید، زیرا مهمترین چیز در مورد قیمتگذاری محصول این است که قیمتگذاری کالای شما به شما کمک میکند تا یک تجارت پایدار بسازید. پس از آن، میتوانید فروشگاه یا محصول جدید خود را راهاندازی کنید، قیمتهای پایینتری را برای تخفیف ارائه دهید و از بازخورد و دادههایی که از مشتریان دریافت میکنید برای تنظیم ساختار قیمتگذاری محصول خود در آینده استفاده کنید.
مثالهای قیمتگذاری محصول با استراتژیهای مختلف
قیمتگذاری محصول نشانهای
قیمتگذاری کالا بهعلاوه هزینه، که به عنوان قیمتگذاری نشانهای نیز شناخته میشود، سادهترین راه برای تعیین قیمت یک محصول است. شما محصول را درست میکنید، درصد ثابتی را به هزینهها اضافه میکنید و در آخر آن را میفروشید.
فرض کنید شما به تازگی یک تجارت آنلاین تیشرت راهاندازی کردهاید و میخواهید قیمت فروش یک پیراهن را محاسبه کنید. هزینه ساخت تیشرت به شرح زیر است:
هزینه مواد: ۱۵ هزار تومان
هزینه کار: ۵۰ هزار تومان
هزینه حمل و نقل: ۱۵ هزار تومان
هزینههای بازاریابی و سربار: ۲۰ هزارتومان
میتوانید 35 درصد نشانهگذاری را به مجموع ۱۰۰ هزار تومان هزینه اضافه کنید تا محصول خود را قیمتگذاری کنید. فرمول قیمتگذاری محصول به این شکل است.هزینه (۱۰۰ هزار تومان) x درصد نشانهای (1.35) = قیمت فروش (۱۳۵ هزار تومان)
قیمتگذاری محصول رقابتی: شکست دادن رقبا
همانطور که از نام این استراتژی قیمتگذاری پیداست، قیمتگذاری رقابتی به استفاده از دادههای قیمتگذاری رقبا به عنوان معیار و قیمتگذاری آگاهانه محصولات شما زیر قیمت آنها اشاره دارد. این تاکتیک معمولاً با توجه به ارزش محصول هدایت میشود. به عنوان مثال؛ در صنایعی با محصولات بسیار مشابه که قیمت تنها عامل تمایز است و برای جلب مشتری باید از تکنیک قیمتگذاری رقابتی استفاده کنید.
قیمتگذاری مبتنی بر ارزش: ارزش درک شده توسط مشتریان از یک محصول
قیمتگذاری محصول مبتنی بر ارزش، به تعیین قیمت بر اساس این که مشتری چقدر ارزش یک محصول یا خدمات را باور دارد، اشاره دارد. این یک رویکردی بیرونی است که خواستهها و نیازهای بازار هدف شما را مورد توجه قرار میدهد. این نوع از قیمتگذاری محصول با قیمتگذاری به اضافه هزینه متفاوت است، شرکتهایی که محصولات منحصر به فرد یا با ارزش بالایی را میفروشند در مقایسه با شرکتهایی که اقلام استاندارد میفروشند، موقعیت بهتری برای بهرهمندی از قیمتگذاری مبتنی بر ارزش دارند.
برخی از الزامات عمومی برای استفاده از قیمتگذاری مبتنی بر ارزش عبارتاند از:
- یک برند شناخته شده
- محصولات با کیفیت بالا
- استراتژیهای بازاریابی خلاقانه
- ارتباط خوب با مشتریان
- رکورد فروش بالا
قیمتگذاری مبتنی بر ارزش در بازارهایی رایج است که یک محصول، تصور مشتری را از خود تقویت میکند یا تجربه زندگی منحصر به فردی را ارائه میدهد.
به عنوان مثال، مردم معمولاً ارزش بالایی برای برندهای لوکسی مانند گوچی یا رولز رویس قائلاند. این موضوع به آنها این فرصت را میدهد که قیمتگذاری مبتنی بر ارزش را برای قیمت یک کالا اعمال کنند. این شرکتها باید محصول یا خدماتی متفاوت از رقبا داشته باشند.
کاهش قیمت: سود بیشتر و کوتاه مدت
استراتژی کاهش قیمت به زمانی اشاره دارد که یک تجارت الکترونیک بالاترین قیمت اولیهای را که مشتریان میپردازند، دریافت میکند، سپس آن را در طول زمان کاهش میدهد. از آنجایی که تقاضا از سوی اولین مشتریان برآورده میشود و رقبای بیشتری وارد بازار میشوند، کسبوکار قیمت را کاهش میدهد تا یک گسترهی جدید مشتری را جذب کند.
هدف کسب درآمد بیشتر است. در حالی که تقاضا زیاد و رقابت کم است. اپل از این مدل قیمتگذاری برای پوشش هزینههای توسعه یک محصول جدید مانند آیفون استفاده میکند.
این روش در زمینه زیر مفید است:
- خریداران کافی وجود دارند که محصول جدید را با قیمت بالا خریداری میکنند.
- قیمت بالا رقبا را جذب نمیکند.
- کاهش قیمت تنها تأثیر کمی بر سودآوری و کاهش هزینههای شرکت دارد.
- قیمت بالا به عنوان المانی منحصر به فرد دیده میشود.
قیمتگذاری نفوذ و قیمتگذاری تخفیف
بر کسی پوشیده نیست که خریداران عاشق فروش، کوپن، تخفیف، قیمت فصلی و سایر موارد مرتبط هستند. به همین دلیل است که تخفیف یک روش قیمتگذاری برتر برای خردهفروشان در تمام بخشها است که 97 درصد از پاسخدهندگان نظرسنجی در مطالعهای از Software Advice از آن استفاده میکنند.
تکیه بر قیمتهای تخفیفی چندین مزیت دارد. موارد قابل مشاهده شامل افزایش ترافیک به فروشگاه شما، تخلیه موجودی فروخته نشده و جذب گروهی از مشتریان با قیمتهای بالاتر است.
با فروشگاه ساز سازیتو در سریعترین زمان ممکن سایت خودتان را طراحی کنید.
قیمتگذاری Keystone: یک فرمول نشانهگذاری ساده
قیمتگذاری Keystone یک استراتژی قیمتگذاری محصول است که خردهفروشان از آن به عنوان یک قانون ساده استفاده میکنند. اساساً، اتفاق افتادن این استراتژی زمانی است که یک خردهفروش قیمت خردهفروشی را با دوبرابر کردن هزینه عمدهفروشی که برای یک محصول پرداخت کرده است، تعیین میکند تا حاشیه سود سالم و معقولی را ایجاد کند. سناریوهای مختلفی وجود دارد که در آنها استفاده از قیمتگذاری کیستون میتواند منجر به قیمت بسیار پایین، بسیار بالا یا مناسب برای کسبوکار شما شود.
در اینجا یک فرمول آسان برای کمک به محاسبه قیمت خردهفروشی وجود دارد:
قیمت خردهفروشی = [هزینه مورد ÷ (100 - درصد نشانهگذاری)] × 100
به عنوان مثال، اگر میخواهید محصولی را با قیمت ۱۵ هزار تومان با 45 درصد نشانهگذاری به جای 50 درصد سود معمول، قیمتگذاری کنید:
قیمت خردهفروشی = [15 ÷ (100 - 45)] × 100 = ۲۷ هزار تومان
اگر محصولاتی دارید که گردش مالی کمتری دارند، هزینههای حمل و نقل و جابهجایی قابل توجهی دارند، یا به نوعی منحصر به فرد یا کمیاب هستند، ممکن است با قیمتگذاری کیاستون بتوانید قیمتگذاری محصول خود را انجام دهید. در هر یک از این موارد، یک فروشنده احتمالاً میتواند از فرمولی با درصد نشانهگذاری بالاتر برای افزایش قیمت خردهفروشی این محصولات پر تقاضا استفاده کند.
از سوی دیگر، اگر محصولات شما کالاهایی هستند که به راحتی در جای دیگری یافت میشوند، استفاده از قیمتگذاری کیاستون میتواند سختتر باشد.
قیمتگذاری پویا: تعدیل قیمت در پاسخ به متغیرها
آیا تا به حال سعی کردهاید یک اسنپ در جمعه شب بگیرید و متوجه شوید که قیمت آن بالاتر از حد معمول است؟ این یک نوع قیمتگذاری پویا است. قیمتگذاری پویا زمانی است که یک شرکت به طور مداوم قیمتهای خود را بر اساس عوامل مختلف مانند قیمتگذاری رقبا، عرضه و تقاضای مصرف کننده و شرایط مشتریان تنظیم میکند و هدف آن افزایش حاشیه سود برای کسبوکار است.
برای برندهایی مانند اسنپ، کرایه مسافر به متغیرهایی از جمله زمان، مسافت مسیر، ترافیک و تقاضای فعلی مسافر از راننده بستگی دارد. این قیمتها توسط قوانین یا الگوریتمها تعیین میشوند. الگوریتمهای چنین اپلیکیشنهایی این متغیرها را هنگام تصمیمگیری در مورد قیمتگذاری محصول در نظر میگیرند.
قیمتگذاری محصول بر اساس بازگشت مشتری: قیمتگذاری سازیتو
همانطور که گفتیم برای قیمتگذاری محصول باید هزینههای متغیر و ثابت در نظر گرفته شود. در بعضی موارد حتی هزینههای دریافت شده توسط شرکتها بسیار کمتر از هزینهای است که برای محصول و تبلیغات آن پرداخت شده است. شاید از خود بپرسید چنین شرکتهایی سود خود را از کجا کسب میکنند. این شرکتها که معمولاً سرویس، خدمت، یا پلتفرمی را برای عرضه به مشتریان دارند و با تمدید اشتراک مشتریان سود خود را از آن مشتری کسب میکنند.
این شرکتها که از محصول خود اطمینان دارند دورهای را نیز به رایگان برای استفاده از سرویسهایشان برای مشتریان قرار میدهند تا مشتریان بیشتری را ترغیب به خرید از خود کنند.
برای قیمتگذاری محصول در چنین کسبوکارهایی شما باید به نکات زیر توجه کنید:
- ارزش بالای محصول در مقایسه با خرید
- پشتیبانی مناسبا
- خدمات پس از فروش
- ضافه کردن امکانات و خدمات
در شرکتی مانند سازیتو شما این نوع از قیمتگذاری محصول را مشاهده میکنید. اگر شما بخواهید طراحی سایت فروشگاهی خود را با سازیتو داشته باشید هزینهی به مراتب کمتری را برای کسبوکار خود پرداخت کردهاید و سازیتو بعد از جلب اعتماد شما و تمدید اشتراک فروشگاهتان سود خود را کسب خواهد کرد. سازیتو همچنین در یک دورهی ۱۴ روزهی رایگان خود را به شما اثبات میکند تا بتوانید با چشمی باز اقدام به خرید سرویسهای این شرکت کنید.
نتیجهگیری
مدلهای قیمتگذاری محصول گاهی زیاد و گیجکنندهاند. شما بعد از راهاندازی سایت فروشگاهی یا کسبوکار خود نیاز به مطالعهی این استراتژیهای قیمتگذاری دارید تا بتوانید از حاشیهی سود خود در بازار محافظت کنید. دانستن راهکار قیمتگذاری محصول همیشه میتواند در فروش محصول به مشتری در تعداد معقول مؤثر باشد. پس از اهمیت قیمتگذاری کالا غافل نشوید و همیشه مدلهای قیمتگذاری و محاسبهی هزینه و سود خود را داشته باشید.